دکتر جلسه‌ای

ساخت وبلاگ

امروز طی یه جلسه کاری که با یکی از اعضای هیئت مدیره داشتیم، بنا بر این شد که خدماتی از قبیل ویزیت متخصص‌ها، فوق تخصص‌ها، نوار قلب، سونداژ و خیلی چیزهای دیگه، و همچنین کنترل پرونده از نظر پرکردن برگه‌های مشاوره توسط پزشک درخواست کننده، پرکردن برگه شرح حال، سیر بیماری و... و همچنین نظارت بر اینکه دستور پزشک حتما تاریخ، ساعت و ممهور به مهر پزشک باشه، به عهده‌ی پرستارها باشه، چون تا قبل از انجام این کارها، پرونده پس از ارسال به شرکت بیمه، کلی کسری بهش تعلق میگرفت و پزشک و بیمارستان متضرر میشدند.

حالا این وسط بگذریم از اینکه وارد کردن همین سیستم توی نظام هَفَل‌هشت بیمارستان، کلی ابهام و ایراد داره و جدا از اینکه این کار، در زمره‌ی اون دسته کارهاست که
- خب حالا به کی بدیم این کارو انجام بده؟
- پرستارا هستن دیگه!
قرار میگیره، و اصولاً این کار، کار منشی بخشه و نه پرستار، حالا حرف من چیز دیگه‌ست.

از جمله خدماتی که تا به حال انجام میشد و پولی بابتش از بیمه‌ها گرفته نمیشد، «نوار قلب، گذاشتن سوند، NGT، کشیدن سوند، انجام انما و...» بود که به مدد این سیستم، از این به بعد ذینفعش میشه «بیمارستان»، و پرداختی‌های پزشکان بیمارستان هم از طریق این سیستم دقیق‌تر صورت میگیره. اما ویزیت پزشک بستری‌کننده و پزشکان مشاور رو چرا باید پرستار وارد سیستم کنه؟ چون در شیفت‌های عصر و شب منشی نداریم و کسی نیست این کارو انجام بده!

دوم اینکه یه سری جملات تو این جلسه به گوشم خورد که گفتم «خدایا شکرت که روز به روز دارم از کار تو ایران منزجرتر میشم وگرنه اگه امیدوارتر میشدم شاید روزنه امیدم نسبت به موندن گشادتر میشد، ولی حالا روز به روز داره تنگ تر میشه!». گفته شد که پرستارها باید مسئول کنترل مهرزدن، نظارت روی دقت نوشتن مشاوره توسط پزشک، خوانا بودن دستخط پزشک و... باشن، چرا که بعدا پولش تو جیب متخصص محترم نخواهد رفت! به طور مثال، مطرح شد که پزشکان معمولا سر ویزیت، مهر خودشون رو همراهشون نمیارن و عصر و شب هم دسترسی به مهر پزشکها نداریم. دکتر فلانی که یکی از اعضای هیئت مدیره بودن فرمودن که:
- مهر پزشک ها بزرگه و سخته که همراشون بیارن تو بخش. راه حل اینه که ما تمهیداتی می‌اندیشیم تا مهر پزشکها عصر و شب هم توی بخش باشه (که پرستارها بتونن پای امضای متخصصین رو ممهور بنمایند.)

من در مقابل این جمله کمی بیشتر از سه دقیقه سکوت میکنم...

اولا که خیلی گشاد تشریف دارید اگه مهرتون بزرگه و با خودتون نمیارید تو بخش. دوماً مسئولیت نگهداری مهر پزشک توی شیفت های عصر و شب یه مقوله بسیار سنگینه که اگه مهر یه وقت مفقود بشه، پدر که خوبه، هفتاد جد و آباد اون پرستار رو به صلابه میکشید.
اصلا میخواستم خیلی بیشتر بنویسم از اینها!

ته حرفم اینه که پرستارها نه تنها باید مراقب جون مریضشون باشن، بلکه باید مواظب باشن پزشک یه وقت ضرر نکنه سر ویزیت یا بیمارستان کسری نیاره تا بتونن سر ماه دو سه تومن بگیرن.
تهشم بهشون بگن ما دور هم جمع شدیم تا چرخه اقتصادی بیمارستان بچرخه و در این راه به شما (پرستارها) نیاز داریم.

یاد عمو شلبی بخیر که یه داستان کوتاه داشت...:
- بیا با همدیگه دوست باشیم.
- باشه.
- خیلی خب. هر کاری من میگم انجام بده.

#مال_تو_چقدر_بزرگه
#اینجوری_جا_نمیشه
#کوچیکتر_خوب_بود
#خانوم_کجا_هنوز_تموم_نشده
#دیر_اومدی_نخواه_زود_برو
#ببخشید_که_بهتون_برخورد
#سر_برج_میندازمت_پایین
#وگرنه_از_حقوقم_کم_کن
#بخور_نوش_جون
#سیر_شدی_یا_بازم_میخوای_ناقلا

مستر من...
ما را در سایت مستر من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2lvl4n4 بازدید : 158 تاريخ : جمعه 6 ارديبهشت 1398 ساعت: 4:26